کد مطلب:140335 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:119

مبارزه نمودن حر بن یزید ریاحی بین دو لشگر و شهادت آن نامدار
پس از آنكه فرزند برومند جناب حر به درجه رفیعه شهادت رسید آن دلاور با اخلاص با دلی مشحون از خون در مقابل سلطان عالمین آمد سر تعظیم فرود آورد اذن جهاد گرفت، امام علیه السلام به او رخصت داد وی روانه میدان شد و در اینحال زبانحالش این بود:

شعر



كنون نوبت كارزار من است

خزان پسر شد بهار من است



به كین پسر كارزاری كنم

كه اندر جهان یادگاری كنم



ارباب مقاتل گفته اند:

در روز عاشوراء میان اصحاب باوفای امام حسین علیه السلام شجاع و دلاوری به مثل حر بن یزید ریاحی نبود آن شیر فرزانه در میدان كربلاء چنان رشادتی از خود نشان داد كه عقلها را حیران نمود.

در ترجمه وی گفته اند:

وی سپهسالار پسر زیاد بود و بر تمام ابطال و ناموران كوفه و شام برتری داشت و چنان شجاع و دلیر بود كه یك تنه با هزار سوار مقابل بود باری آن عالی مقدار پس از گرفتن اذن از سلطان كربلاء خود را به دو دانگه میدان رساند و طرید نبرد چنان بجا آورد كه هوش از سر هر دو لشگر پرید سپس رجزی خواند كه ابوالمفاخر در ترجمه اش آن را چنین به نظم آورده:

شعر



منم شیر دل، حر مردم ربای

كمر بسته پیش ولی خدای






منم شیر و شمشیر بران بدست

كه دارد بر شیر و شمشیر پای